||✎ مداد بلاگ✎||
||✎ مداد بلاگ✎||

||✎ مداد بلاگ✎||

پسر لبنانی به وضوح از جزئیات زندگی قبلیش می‌‌‏گوید

دکتر هارالدسون به لبنان سفر کرد تا موردی مربوط به یک پسر بچه به نام نضیح الدناف را مورد بررسی قرار دهد. این پسر بچه به محض اینکه قادر به سخن گفتن شد برای پدر و مادرش از زندگی پیشینش حرف زد. او با غرور از تمام سلاح‌‌‏هایش حرف می‌‌‏زد. کلماتی به کار می‌‌‏برد که پدر و مادرش از کودکی به سنّ او انتظار نداشتند و علاقه غیرمعمول و نامتعارفی به سیگار و ویسکی نشان می‌‌‏داد. از دوستی گفت که تنها یک دست داشت و صاحب یک ماشین قرمزرنگ بود، دوستی که در اثر شلیک گلوله کشته شده‌‌‏بود. الدناف راه خانه‌‌‏ قبلی‌‌‏اش واقع در محله کَبِرچَمون « محله کوچکی که حدود ۱۰.۵ مایل از محل زندگی فعلیش فاصله داشت » را نشان داد. مردی به نام فؤاد اسعد خدّاگ زمانی در آنجا زندگی می‌‌‏کرد که جزئیات زندگیش با پسری که او گفته بود مطابقت داشت. چندین سوال از او پرسیده شد، از جمله: چه کسی درب ورودی این خانه را ساخته‌‌‏است؟ نضیح به‌‌‏درستی پاسخ داد: مردی از خانواده فَرَج. همچنین او به باقی سؤالات آن زن نیز پاسخ صحیح داد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد